و سه سال پيش در گشت و گذارم در اينترنت به فيلمي برخوردم كه در آن يك آقاي سياه پوست مدلي بنام هيرو ايگل با دو عدد داكت فن 90 را پرواز ميداد كه از زيبايي ظاهري و پروازي خوبي برخوردار بود بطوري كه چشمم و گرفت و تصميم گرفتم مدلي مثل اون بسازم .
اون زمان دو عدد داكت فن 70 ميليمتري دستم بود كه فكر ميكردم ميتونم با استفاده از آنها اين مدل دو موتوره را بسازم ولي بعد از تحقيقاتي مختصر بر روي ميزان تراست اون موتورها به اين نتيجه رسيدم كه جواب كار مرا نمبدهند در نتيجه شروع به طراحي مدلي با دو موتور ملخي بجاي موتورهاي داكت نمودم .
از طرف ديگر بدنبال نقشه روي اينترنت گشتم كه چيز زيادي دستگيرم نشده و دست از پا درازتر برگشتم و بالاجبار به چند عكس از زواياي مختلف اين مدل بسنده كرده و از روي عكس اندازه هاي بال و بدنه را درآورده و شروع به ساخت آن نمودم .

با تجربه اي كه از ساخت كنكورد دو موتوره داشتم ميدانستم كه بزرگترين مشكل من در ساخت ، اول درست در آوردن CG و دومي نصب موتورها و تنظيم زاويه درست آنهاست .
ابتدا دو تكه بال را از يكعدد ورق 5 ميليمتري فوم برد بريده و بعد از وصل كردن آنها به هم ، يك عدد ميله كربن 8 ميل را بعنوان اسپار بال به آن چسبانده و سپس ريبها را با دقت تمام از همان فوم برد 5 ميل برش داده و با استفاده از چسب حرارتي بر روي بال مانند شكل زير چسباندم .

در ادامه با فوم برد 2 ميل روي بال را روكش نموده و الورانها را نيز روي بال برش دادم. البته براي لولاي الورانها از خود فوم برد استفاده نمودم كه شما دوستان براي آشنايي بيشتر با اين نوع لولا ميتوانيد به بخش نكات مهم ساخت مراجعه كرده و توضيحات كامل آنرا مطالعه كنيد.
با توجه به اينكه هيروايگل جزو مدلهاي سنگين محسوب نميشد بنابراين براي ساخت بدنه از فوم برد 2 ميل سفيد و دو عدد ميله چوبي از بالساي هارد استفاده كردم . براي ساخت دقيق و زيباي بدنه استوانه اي از روشي استفاده كردم كه در بخش نكات مهم ساخت به تفصيل توضيح داده ام . البته با توجه به اينكه طول بدنه از يك متر بيشتر بود بنابراين مجبور شدم بدنه را دو تكه بسازم كه بال و دماغه در بخش جلويي نصب شده و بخش دم و پايه موتورها روي بخش عقبي بدنه نصب ميشد .

بعد از اتمام ساخت دو بخش بدنه نوبت به سخت ترين بخش يعني ساخت نگهدارنده و پايه موتورها رسيد . براي اينكار ابتدا يك نوار 5 سانتي از تخته سه لاي 3 ميل بريده و آنرا از داخل بدنه رد كرده و محكم كاريهاي لازمه را انجام دادم (بخش زرد رنگ در تصوير زير) . بايد دقت ميكردم كه راستاي اين نوار چوبي هنگام نصب دقيقا موازي راستاي بال باشد كه اينكار حدود 2 ساعت وقت مرا گرفت . در ادامه نوبت به نصب دو عدد پايه موتور روي نگهدارنده بود كه آنها را مانند تصوير زير نصب نمودم .

توجه : در مدلهايي مانند هيروايگل چون موتورها عقبتر از بالها قرار دارند بجاي زاويه رو به پائين ، موتورها بايد 3 الي 5 درجه رو به بالا نصب گردند .
و اما بزرگترين مشكل در ساخت اين مدل يعني مركز ثقل، چرا كه درست در آوردن آن سخت بود زيرا سكان عمودي و افقي و پايه و نگهدارنده موتورها و همچنين دو عدد موتور و دو عدد اسپيد و سروهاي دم همگي در پشت CG قرارداشته و براي جلو CG فقط چرخ جلو با سرو آن قرار داشت . پس چاره اي نبود بجر اينكه با جاي قرار گرفتن باطريهاي سنگين 300 گرمي بازي كنم تا CG مدل درست باشد . با تستهايي كه كردم تونستم با قرار دادن باطريها زير كابين متحرك و اضافه كردن يه ذره وزنه زير دماغه ، CG آنرا درست در آورده و براي اولين پرواز آماده اش بكنم .
البته قبل از پرواز بايد مشكل تنظيم بودن دقيق دور موتورها را حل ميكردم . با توجه به اينكه موتورها و اسپيدها دقيقا عين هم بودند پس بايد فقط تراتل براي هردو موتور يكسان ميبودند كه براي اينكار روي راديو آرورا هايتكم بخش Twin Engine را انتخاب كردم كه با اينكار دو كانال مجزا براي موتورها تعريف ميشود كه هر دوي اين كانالها را روي استيك تراتل تنظيم كردم كه با اينكار هر دو موتور فرمان يكسان ميگرفتند .
توجه مهم : در حالت معمولي نميتوان دو عدد اسپيد را با سيم Y به گيرنده وصل نمود چرا كه عموما اكثر گيرنده براي حداقل 6 ولت روي هر كانال تعريف شده اند كه استفاده از سيم Y ولتاژ نهايي را بالا برده و احتمال سوختن گيرنده را بشدت افزايش ميدهد . تنها راه حل استفاده از دو كانال مجزا و يا استفاده از سيم Y با قطع نمودن سيم قرمز يكي از اسپيدهاست .
توجه مهم : چون بنده از اول فقط با راديوي هايتك كار كرده ام ميدونم كه گيرنده 9 كانال آن تا 6 عدد اسپيد يا همان ولتاژ مجموع 30 ولت را ساپورت ميكند ولي در راديوهاي ديگر حتما به كاتالوگ مراجعه نموده و از ساپورت گيرنده تان مطمئن گرديد تا با مشكلي مواجه نشويد .
و اما پرواز اول : براي اولين پرواز اين مدل دو موتوره ، پارك ولايت تهران را انتخاب كرده و روز جمعه راهي آنجا شدم تا در حضور اساتيدي مانند استاد بي نياز چكينگ هاي نهايي را انجام بديم . اولين باري كه استاد بي نياز مدل را ديد نگاهي به آن كرده و با خوشحالي گفت دستت درد نكنه جوان ، اين مدل پرواز كرده ؟ كه گفتم نه استاد دست شما را ميبوسه .
ايشان يه نگاهي به من و يه نگاهي به مدل كرده و سريع رفت سراغ تست CG حول محول طولي و عرضي و بعد از بررسي هاي مفصل همه قسمتها ، با لبخند رضايت بخشي گفتند : خوب درش آوردي ، فكر كنم پرواز خوبي داشته باشه . اونجا بود كه خستگي چندين هفته اي از تنم خارج شده و رفتم تو بحر اولين پرواز .
راستش هر كاري كردم نتونستم با حضور استاد بي نياز دست به راديو بزنم و از ايشان خواهش كردم كه ايشان اين كارو بعهده بگيرند . ايشون هم قبول نموده و راديو را دستشون گرفته و مدل را بغل باند قرار داده و به حركتي نرم شروع به تاكسي كردند . جالب بود كه تاكسي اين مدل خيلي زيبا بنظر ميرسيد و دوستان ديگري هم كه اين منظره را مي ديدند آنرا تائيد ميكردند .
استاد مدل را به اول باند تاكسي كرده و اونجا بعد از توقفي كوتاه موتورها را روشن نمودند كه هواپيما بعد از طي مسافتي حدود 20 متر به نرمي هرچه تمامتر از زمين بلند شده و اوج گرفت . انصافا لحظه اولين پرواز ، لحظه بسيار عجيبي است چرا كه مدل كار با دو احساس متضاد بايد سروكله بزند . يكي احساس خوشحالي از اولين پرواز موفقيت آميز هواپيماي دست سازش و از طرف ديگه احساس ترس و نگراني از بروز هر گونه مشكلي در پرواز اول .
خلاصه استاد بعد از سه چهار دور ، با نرمي هرچه تمامتر لندينگ كرده و مدل را تا نزديك جايگاه روي زمين هدايت نمودند كه اينكارشان خيلي به دلم نشست .
بعد از چندين پرواز در هفته هاي بعد موتورهاي ايمكس سري GT را با دو موتور ايمكس 2815 سري BL عوض كردم چرا كه موتورها سري BL جزو موتورهاي قدرتي بوده و در عين حال مصرف باطري كمتري نيز دارند كه در نتيجه اين كار طول زمان پروازم حدود 20 درصد اضافه شد .
و اما انتهاي ماجرا : اين مدل با پرواز اسكيل و نرم خود در زمين پرواز بوستان ولايت و پارك چيتگر ، مدل محبوب و شناخته شده اي بود و حدود 60 پرواز خوب و بدون هيچگونه سانحه اي داشت تا اينكه يه روز در باند تورقوز تهران يكي از دوستام گفت ميشه اين هواپيما را يه بار من پرواز بدم كه قبول كردم كه كاش دستم ميشكست و اينكار و نميكردم
چرا كه اين خنگ خدا هنگام تيك آف با نصف قدرت موتور يهو الويتور داده و مدل بعد از بلند شدن از زمين فورا به حالت استال رفته و با مخ در حالت اينورت به زمين خورد و بدنه و بال آسيب ديد . ولي اشتباه بدتر من اين بود كه پيشنهاد تعمير ايشان را قبول كردم كه اين كار باعث شد بعد از اولين پروازم بعد از تعمير ايشان ، متوجه شدم كه مدل ديگر قابل كنترل نيست و فقط به حالت هاور رفته و به چپ و راست مي افتد كه در نهايت هم با دماغه به زمين خورده و داغون شد . بعد از بررسيهايي كه روي بخش دم بعد از كرش آن كردم ديدم بله اين دوستم سوتي داده و طبق عادت هميشگيش زاويه موتورها را بجاي بالا به پائين داده كه همين موضوع باعث پائين رفتن دم و استال كردن پي در پي اون ميشد .
نتيجه اخلاقي تلخ :
-- هيچوقت مدل خودتون را روي زمين دست كسي نديد
-- بعد از تعمير و قبل از پرواز حتما بررسي هاي نهايي را بادقت هرچه تمامتر انجام بديد